سفارش تبلیغ
صبا ویژن
بدان کس که تو را سخن آموخت به تندى سخن مگوى و با کسى که گفتارت را نیکو گرداند راه بلاغتگویى مپوى . [نهج البلاغه]

حسین

چند روز نیستم ببخشید


علی رضا مالمیر ::: پنج شنبه 86/5/18::: ساعت 9:48 صبح

یعنی به دستور مجتهد جامع الشرائط رفتار کردن.

مرجع تقلید کیست؟

به مجتهد جامع الشرائطی گفته می شود که مرد ،بالغ ،عاقل ،شیعه دوازده امامی ، حلال زاده ، زنده و عادل باشد و از مجتهدین عصر خودش عالم تر باشد.(نکته: منظور از عدالت این است که قدرت نفسانیه ای بر انجام واجبات و ترک گناهان کبیره داشته باشد.(

شرایط انتخاب مرجع تقلید:

1- خود انسان یقین و یا اطمینان پیدا کند مانند اینکه انسان خود از اهل خبره باشد و بتواند مجتهد اعلم را بشناسد.

2- دو نفر عالم عادل که می توانند مجتهد اعلم را تشخیص دهند اعلم بودن کسی را تصدیق نمایند.بشرط آنکه دو نفر عالم عادل دیگر با گفته آنان مخالفت ننمایند.

3- اجتهاد و اعلم بودن شخصی به حدی شایع باشد که از شیوع و شهرت برای انسان اطمینان حاصل شود.

بدست آوردن فتوای مجتهد:

1- شنیدن از خود مجتهد

2- شنیدن از دو نفر عادل که فتوای مجتهد را نقل می کنند و خبر دادن یک نفر عادل کفایت نمی کند مگر آنکه از قول او اطمینان حاصل شود.

  و الله العالم.......

معرفی مراجع عظام تقلید

قصد داریم ان شاء ا... در هر شماره شما خوانندگان عزیز را با یکی از شخصیتهای مهم مراجع تقلید آشنا کنیم :

حضرت آیت الله العظمى حاج شیخ محمد تقى بهجت فومنى

از فقهاى مشهور قم که به تدریس دوره عالى فقه اشتغال دارد. معظم له به زهد و معنویت اشتهار دارند.در اواخر سال 1334 هجرى قمرى در شهر فومن دیده به جهـان گشود.
پدر ایشان کربلایى محمود بهجت د در اواخر سال 1334 هجرى قمرى از مردان مورد اعتماد آن دیار به شمـارمى رفت .
تحصیلات ابتـدایى را در مکتب خانه فومن به پایان برد و عرب در شهرفومن در سال 1348هجرى پس ازآن به تحصیل علوم دینى پرداخت .

پس از تحصیل ادبیا ت قمرى رهسپار قم و پس از اقامت کوتـاه به کـربلاى معلى رفت و از محضرآیت اللّه العظمى سید ابوالقاسم خویى بهـره جست .
در سـال 1352 قمرى براى ادامه تحصیــل به نجف اشرف رفت و در درس یـکـى از شاگردان آخوند خراسانى شرکت کرد و پس از درک محضر آیات عظام : حاج آقا ضیاء عراقى و میرزاى نائینى وارد درس آیت اللّه حاج شیخ محمـد غـروى اصفهانى (کمپانى ) شد.
همچنین ا ز آیت اللّه العظمى حاج سید ابوالحسن اصفهـانى و حـاج شیخ محمـد کاظـم شیرازى استفاده فراوان برد و علاوه برفقه و اصول نزدمرحوم سیدحسین بادکوبه اى اشارات ابن سینا و اسفار ملاصدرارا فرا گرفت .
در سال1364 قمرى به ایران بازگشت و درقم از محضـر آیت اللّه العظمـى کوه کمره اى استفاده نمود و در بحث هاى فقه و اصول حضرت آیت اللّه العظمى بروجردى حاضر شد .
وى بیش از 50 سال است که به تدریس خارج فقـه و اصول اشتغــال دارد و غالبا به واسطه در منزل تدریس مى نماید
.




علی رضا مالمیر ::: شنبه 86/5/13::: ساعت 4:36 عصر

دست نوشته ای از شهید دکتر چمران،اسطوره ی مقاومت برای ملت لبنان...! بسم رب الشهداء والصدیقین من اعتقاد دارم که خدای بزرگ، انسان را به اندازه درد و رنجی که درراه خدا تحمل کرده است پاداش می‏دهد، و ارزش هر انسانی به اندازه
 
درد و رنجی است که در این راه تحمل کرده است، و می‏بینیم که مردان
 خدا بیش از هرکس در زندگی خود گرفتار بلا و رنج و درد شده‏اند، علی
 
بزرگ را بنگرید که خدای درد است، که گویی بندبند وجودش، با درد و
 رنج جوش خورده است، حسین را نظاره کنید که در دریایی از درد و شکنجه فرو رفت، که نظیر آن در عالم دیده نشده است، و زینب کبری را ببینید، که با درد و رنج انس گرفته است.درد، دل آدمی را بیدار می‏کند، روح را صفا می‏دهد، غرور و خودخواهی را
 
نابود می‏کند، نخوت و فراموشی را از بین می‏برد، انسان را متوجه وجود خود می‏کند ...
مناجات ...خدایا! هدایتم کن! زیرا می‏دانم که گمراهی چه بلای خطرناکی است.خدایا! هدایتم کن! زیرا می‏دانم که گمراهی چه بلای خطرناکی است.خدایا! هدایتم کن! که ظلم نکنم، زیرا می‏دانم که ظلم چه گناه نابخشودنی است.خدایا! نگذار دروغ بگویم، زیرا دروغ ظلم کثیفی است.خدایا! محتاجم مکن که تهمت به کسی بزنم، زیرا تهمت، خیانت ظالمانه‏ای است.خدایا! ارشادم کن که بی‏انصافی نکنم، زیرا کسی که انصاف ندارد شرف ندارد.خدایا! راهنمایم باش تا حق کسی را ضایع نکنم، که بی‏احترامی به یک انسان، همانا کفر خدای بزرگ است.خدایا! مرا از بلای غرور و خودخواهی نجات ده، تا حقایق وجود را ببینم و جمال زیبای تو را مشاهده کنم.خدایا! پستی دنیا و ناپایداری روزگار را همیشه در نظرم جلوه‏گرساز، تا فریب زرق و برق عالم خاکی، مرا از یاد تو دور نکند.خدایا! من کوچکم، ضعیفم، ناچیزم، پرکاهی در مقابل توفان‏ها هستم، به من دیده‏ای عبرت‏بین ده، تا ناچیزی خود را ببینم و عظمت و جلال تو را براستی بفهمم و به درستی تسبیح کنم.خدایا! دلم از ظلم و ستم گرفته است، تو را به عدالتت سوگند می‏دهم که مرا در زمره ستمگران و ظالمان قرار ندهی.خدایا! می‏خواهم فقیری بی‏‏نیاز باشم، که جاذبه‏های مادی زندگی،
 
مرا از زیبایی و عظمت تو غافل نگرداند.
خدایا! خوش دارم گمنام و تنها باشم، تا در غوغای کشمکش‏های پوچ مدفون نشوم.خدایا! دردمندم، روحم از شدت درد می‏سوزد، قلبم می‏جوشد، احساسم شعله می‏کشد، و بندبند وجودم از شدت درد صیحه می‏زند، تو مرا در بستر مرگ آسایش بخش.خسته‌‏ام، پیر شده‏ام، دل‏شکسته‏ام، ناامیدم، دیگر آرزویی ندارم،
 
احساس می‏کنم که این دنیا دیگر جای من نیست، با همه وداع می‏کنم،
 
و می‏خواهم فقط با خدای خود تنها باشم.
خدایا! به سوی تو می‏آیم، از عالم و عالمیان می‏گریزم، تو مرا در جوار رحمت خود سکنی ده.


علی رضا مالمیر ::: شنبه 86/5/13::: ساعت 4:33 عصر

>> بازدیدهای وبلاگ <<
بازدید امروز: 0


بازدید دیروز: 0


کل بازدید :1453
 
 >>اوقات شرعی <<
 
>> درباره خودم<<
 
>>اشتراک در خبرنامه<<
 
 
>>طراح قالب<<